سه دلیل برای اینکه باید کلاسمان را معکوس کنیم!
چالش اصلی ما معلمان، حجم زیاد کتب درسی و گله مندی همیشگی و هرسالۀ ما، کمبود زمان برای تدریس محتوای رسمی ابلاغ شده از سوی وزارتخانه است. از دیگر سو، انفعال روزافزون دانشآموزان در فرایند یاددهی-یادگیری، انگیزۀ ما را برای فعالیت بیشتر و اثربخشتر کمتر میکند. با توجه به گسترش دانش و غوطهوری همۀ افراد جامعه از جمله دانشآموزان در حجم وسیعی از اطلاعات، شاید بتوانیم چالش های مطرح شده را مرتفع کنیم.
یادگیری سنتی که میراث عصر صنعتی است، باعث شده هم معلمان و هم اولیا و هم دانشآموز به شیوههای ثابت و غبارگرفتۀ دیروز، خو بگیرند و هرگونه تغییری در این سیستم، باعث هراس این بخشی از این سیستم خواهد شد. یادگیری معکوس آمده است تا در کنار یادگیری سنتی، به معلم، والدین و دانشآموز کمک کند تا قالبهای فکری شکل گرفته در 200 سال گذشته را بشکنند و با تجربۀ از گذشته، استفاده از امکانات امروز و نگاه به آینده، شیوههای بهتری را برای این فرایند بسیار مهم کشف کرده و انتشار دهند. در این مقاله 3 دلیل مهم برای ایجاد یک کلاس یه شیوۀ معکوس ارائه میدهم.
معلم دانای کل نیست!
در عصر کشاورزی مدارسی به شکل مدارس کنونی وجود نداشت. کودکان در جوامع شکارگر-خوراکجو تمام آنچه را که برای زندگی در فرهنگ خودشان نیاز داشتند، میآموختند. اما چگونه؟ مگر معلم داشتند؟ پاسخ به این سوال آسان است. کافی است به طبیعت انسان رجوع کنیم. کودکان تشنۀ یادگیری به دنیا میآیند. آنها بالفطره کنجکاو و بازیگوش هستند. با اکتشاف و بازی، نحوۀ سازگاری با دنیای فیزیکی و اجتماعی اطرافشان را یاد میگیند. آنها ماشینهای کوچک یادگیریاند.
اما پس از رسیدن به عصر صنعتی، کارخانهها نیاز به نیروی کار داشتند. کارگران یقه آبی، مسئولیت گرداندن چرخ تولید و اقتصاد را بر عهده گرفتند. ولی این کارگران در چه مکانی بایستی آموزش می دیدند؟ مکانی به نام مدرسه! آن جا بود که مدارس به شکل امروزی برای تولید و تربیت کارگرانی ایجاد شد که همه بتوانند برای کار در یک محیط یکسان، همانندسازی شوند. معلمان از بین افرادی انتخاب میشدند که از بقیه بیشتر میدانستند. تمام دانش و اطلاعات در مغز معلم بود و بایستی طی فرآیند تدریس و بیشتر با روش سخنرانی به دانشآموز منتقل میشد.
این داستان حدود 200 سال تکرار شد تا حوالی سال 2000 که با ابداع موتورهای جستجوی گوگل و یاهو کمکم، این مسیر دچار تغییر شد. دیگر معلم تنها دارندۀ اطلاعات نبود. اطلاعات به وفور در دنیای اطراف دانشآموز یافت میشد. پس از اختراع تلفنهای هوشمند، این جریان شدت گرفت و هر فرد در جامعه یک بانک اطلاعات گسترده در دست داشت. نقش معلمی از آنجا شروع به تغییر کرد و همین ابزار ساده، معلم را مجبور می کند از نقش مرسومش فاصله بگیرد.
دانشآموز باید مسئولیت یادگیری خود را بر عهده بگیرد!
در جوامع اولیه، کودکان خود مسئول یادگیری خویش بودند. در همین دوران نیز، کودکان از بدو تولد میآموزند و هود مسئولیت یادگیری خود را بر عهده دارند. در 4 سال ابتدای زندگی، مهارتهای بسیار زیادی از جمله، سینهخیز رفتن برای حرکت، غان و غون کردن برای برقراری ارتباط، دست گرفتن به اشیا برای بلند شدن و راه رفتن و … را میآموزند، بدون اینکه آموزش رسمی ببینند. والدین و مراقبان کودک نیز با تشویق و همراهی او را در این مسیر، به جلو میرانند. باز هم آموزش رسمی در کار نیست.
اما با رسیدن به سن مشخص و ورود به مدرسه، همهچیز تغییر میکند. طبیعت اجباری آموزش رسمی، یادگیری را به کار تبدیل میکند. صرف کنترلکردن یادگیری کودکان، یادگیری را از لذت و شادی به کار تبدیل میکند و چون کار یک اجبار است و ناخودآگاه کودک از انجامش سرباز میزند یا با اکراه به آن میپردازد. از اینجاست که مسئولیت یادگیری هم از کودک سلب شده و بر دوش معلم قرار میگیرد؛ چون کودک در مقابل انجاک کاری که برایش لذت ندارد، مقاومت میکند.
یادگیری معکوس آمده است تا با یادگیری چگونه یادگرفتن، مسئولیت یادگیری را از هرکسی گرفته و به خود دانشآموز به عنوان عنصر اصلی نظام آموزش و پرورش برگرداند.
تنها محل یادگیری، کلاس درس نیست!
زمانی که بپذیریم، نقش ما بعنوان معلم به مثابۀ معلم دستخوش تغییر جدی شده است و در عصر فعلی و آینده قرار است بهعنوان طراحان آموزشی در این سیستم خدمت کنیم، باید باور داشته باشیم که کودکان در یک محیط بسته به نام کلاس درس، نخواهند آموخت. اگر معلم بتواند محتوای درسی را در مکانی خارج از کلاس و مدرسه و با ابزاری، فراتر از زبان و حرکات خودش به دانشآموز انتقال دهند، پس هرکجا که یادگیری اتفاق بیفتد، آنجا مدرسه است.
یادگیری معکوس به معلم، والدین و دانشآموز میآموزد که دیوارهای کلاس و مدرسه در حال بزرگ شدن به وسعت دهکدۀ جهانی اینترنت هستند و ما بایستی با این تغییر عظیم به سرعت و با آغوش باز، بپیوندیم.
من رؤیا روشنبخش، آموزگار و فعال آموزشی هستم و در زمینه بهینهسازی روشهای تدریس معلمان و تغییر رویکرد آنها از سبک سنتی به روشهای جدید در کشور فعالیت میکنم. پیشنهاد میکنم برای مطالعهی مطالب بیشتر و همچنین یادگیری روشهای نوین تولید محتوای آموزشی به وبسایت معلم سبز به آدرس www.moallemesabz.com مراجعه نمایید.