نظام آموزشی فنلاند به عنوان یکی از موفقترین نظامهای آموزشی جهان شناخته میشود. یکی از رویکردهای نوآورانهای که در این نظام آموزشی به کار گرفته شده، رویکرد “یادگیری پدیدهمحور” (Phenomenon-Based Learning یا PhBL) است. این رویکرد که به معنای یادگیری مبتنی بر پدیدهها یا مسائل واقعی و ملموس است، به دانشآموزان کمک میکند تا از روشهای سنتی تدریس و یادگیری که بر حفظیات تأکید دارند، فاصله بگیرند و به سمت یادگیری معنادارتر و کارآمدتر پیش روند. در این مقاله، به بررسی کامل یادگیری پدیدهمحور در نظام آموزشی فنلاند، مزایا و چالشهای آن، و نمونههایی از نحوه پیادهسازی این رویکرد میپردازیم.
تعریف یادگیری پدیدهمحور (PhBL)
یادگیری پدیدهمحور یک روش آموزش میانرشتهای است که در آن دانشآموزان به جای تمرکز بر موضوعات جداگانه، بر روی “پدیدهها” یا “موضوعات جامع” کار میکنند. این رویکرد به دانشآموزان امکان میدهد تا از طریق مشاهده، تحقیق، تجزیه و تحلیل و ارائه پروژهها، به درک عمیقتری از مسائل واقعی و چندوجهی دست یابند. به عنوان مثال، یک پدیده ممکن است شامل تغییرات آب و هوایی، مهاجرت، تاریخ شهرها، یا حتی یک پروژه هنری پیچیده باشد که نیازمند همکاری و یادگیری از چندین حوزه علمی مانند زیستشناسی، جغرافیا، تاریخ، و ریاضیات است.
مفهوم پدیده و فلسفه پدیدارشناسی
پدیدارشناسی یکی از مهمترین جریانهای فلسفی است که در قرن بیستم در اروپا ظهور کرد. این فلسفه که توسط ادموند هوسرل بنیانگذاری شد، دیدگاه متفاوتی به ما میدهد که چگونه جهان و تجربیات خود را درک میکنیم. هوسرل باور داشت که برای شناخت واقعی از “پدیدهها”، باید به خود “چیزها” بازگردیم؛ به این معنا که درک ما از واقعیت، تحت تأثیر آگاهی و تجربیات شخصی ما قرار دارد. این فلسفه بر این نکته تأکید دارد که دانش انسان نمیتواند کاملاً بیطرف یا عینی باشد، زیرا همه ما با دیدگاهها، تجربیات، و احساسات خودمان به جهان نگاه میکنیم.
یادگیری بهعنوان یک تجربه شخصی و اجتماعی
در فلسفه پدیدارشناسی، یادگیری نه تنها به عنوان یک فرآیند ذهنی بلکه به عنوان یک تجربه شخصی و اجتماعی دیده میشود. این به این معناست که یادگیری شامل تعامل با دیگران، محیط و حتی احساسات ما میشود. از دیدگاه پدیدارشناسی، یادگیری وقتی مؤثرتر است که افراد به صورت فعال با موضوع درگیر شوند و خودشان تجربه کنند. بنابراین، یادگیری پدیدهمحور (PhBL) به جای ارائه مجموعهای از اطلاعات جداگانه، دانشآموزان را تشویق میکند تا به کشف و درک عمیقتری از موضوعات بپردازند.
یادگیری از طریق تجربه: دیدگاه مرلو-پونتی
یکی دیگر از فیلسوفانی که نقش مهمی در توسعه پدیدارشناسی داشت، مرلو-پونتی است. او معتقد بود که انسانها ابتدا از طریق بدن و تجربههای فیزیکیشان میآموزند. مرلو-پونتی باور داشت که آگاهی و شناخت ما به شدت به بدن و تجربیات اجتماعی ما وابسته است. به عنوان مثال، وقتی دانشآموزان از طریق بازی، تمرین، و تجربه مستقیم موضوعات را یاد میگیرند، یادگیری آنها عمیقتر و معنادارتر میشود. این دیدگاه به معلمان کمک میکند تا محیطهایی را ایجاد کنند که دانشآموزان بتوانند به صورت فعال با موضوعات درگیر شوند.
اهمیت تعاملات اجتماعی در یادگیری
یکی از مفاهیم مهم در پدیدارشناسی، “میانذهنیت” است که به تعاملات و تجربیات مشترک میان افراد اشاره دارد. این دیدگاه بر اهمیت همکاری، گفتگو، و برنامهریزی مشترک در یادگیری تأکید دارد. مثلاً، وقتی دانشآموزان در گروههایی کار میکنند و با هم به حل مسائل میپردازند، این تعاملات نه تنها باعث افزایش دانش آنها میشود، بلکه به تقویت مهارتهای اجتماعی، حل مسئله، و تفکر خلاق نیز کمک میکند.
در یادگیری پدیدهمحور (PhBL)، ترکیب عمق و گستره دانش یک هدف اصلی است. این مفهوم به این معناست که دانشآموزان هم باید به درک عمیقی از موضوعات خاص برسند و هم توانایی بررسی و ارتباط دادن این موضوعات را در زمینههای مختلف به دست آورند. در طول تاریخ، دو مفهوم “دیسیپلینا” و “دوکترینا” به طور جداگانه به آموزش اختصاص داده شدهاند: یکی بر یادگیری اصول و روشهای موجود تمرکز دارد و دیگری بر توسعه و گسترش دانش تأکید میکند. PhBL تلاش میکند این دو رویکرد را با هم ترکیب کند.
با افزایش دانش و پیچیدهتر شدن مسائل، مهم است که به هر دو جنبه توجه شود. در PhBL، دانشآموزان با مطالعه پدیدههای واقعی و پیچیده، یاد میگیرند که هم به عمق موضوعات خاص پی ببرند و هم ارتباط این موضوعات را با دیگر حوزهها درک کنند. به عنوان مثال، یک پدیده مانند “تغییرات اقلیمی” میتواند از دیدگاههای علوم طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و حتی هنری بررسی شود. این نوع یادگیری به دانشآموزان کمک میکند تا به جای حفظ کردن اطلاعات پراکنده، درک کنند که این اطلاعات چگونه به هم متصل هستند و چگونه میتوان از آنها برای تحلیل و حل مسائل واقعی استفاده کرد.
این روش یادگیری به دانشآموزان اجازه میدهد تا در رشتههای مختلف تسلط پیدا کنند، اما در عین حال، از تواناییهای بینرشتهای خود نیز بهره ببرند. به جای این که موضوعات جدا از هم تدریس شوند، PhBL به دانشآموزان اجازه میدهد تا موضوعات را به طور جامعتری بررسی کنند و به آنها این امکان را میدهد که به مشکلات پیچیده با دیدگاههای مختلف و جامعتری نگاه کنند. در این روش، یادگیری نه تنها به افزایش دانش نظری کمک میکند، بلکه دانشآموزان را برای بهکارگیری این دانش در دنیای واقعی و پیچیده آماده میکند.
نظام آموزشی فنلاند و تغییر به سمت یادگیری پدیدهمحور
فنلاند از دهه ۱۹۷۰ میلادی به طور مداوم در حال اصلاح و بهبود نظام آموزشی خود بوده است. قبل از معرفی رویکرد یادگیری پدیدهمحور در سال ۲۰۱۶، نظام آموزشی فنلاند عمدتاً بر اساس روشهای سنتی و تمرکز بر یادگیری دروس جداگانه و حفظ اطلاعات بود. در این دوره، نظام آموزشی به اصول قوی و منسجمی از جمله آموزش بر مبنای دروس تخصصی، ارزیابی دقیق و یادگیری مبتنی بر نتایج تمرکز داشت. این روشها باعث شده بود که فنلاند یکی از کشورهای پیشرفته در زمینه آموزش محسوب شود، اما به مرور زمان مشخص شد که این رویکردها به طور کامل نیازهای قرن ۲۱، شامل مهارتهای تفکر انتقادی، همکاری و خلاقیت را پوشش نمیدهند.
در نتیجه، فنلاند در سال ۲۰۱۶ تصمیم به معرفی رویکرد یادگیری پدیدهمحور گرفت تا با تأکید بر مسائل واقعی و میانرشتهای، از یادگیری سنتی فاصله بگیرد و به سمت توسعه مهارتهای کاربردی و جامع حرکت کند. این تغییرات عمدتاً به دلیل نیاز به تربیت دانشآموزانی بود که توانایی حل مسائل پیچیده و چند بعدی در دنیای واقعی را داشته باشند. همچنین، یادگیری پدیدهمحور برای توسعه مهارتهای قرن ۲۱، مانند تفکر انتقادی، همکاری، خلاقیت و مهارتهای ارتباطی، ایدهآل به نظر میرسد. این رویکرد با تاکید بر یادگیری مبتنی بر مسائل واقعی و میانرشتهای، به دانشآموزان کمک میکند تا درک عمیقتری از مفاهیم و ارتباطات پیچیده بین موضوعات مختلف به دست آورند. فنلاند به عنوان یکی از کشورهایی که در صدر رتبهبندیهای جهانی آموزش قرار دارد، معتقد است که یادگیری نباید تنها محدود به حفظ اطلاعات باشد. بلکه، دانشآموزان باید بتوانند یاد بگیرند که چگونه یاد بگیرند و مهارتهای زندگی خود را بهبود بخشند. یادگیری پدیدهمحور با ترکیب چندین رشته درسی و ایجاد ارتباط بین مفاهیم، این هدف را محقق میسازد و به ارتقاء تواناییهای تحلیلی و عملی دانشآموزان کمک میکند. همچنین، این رویکرد به معلمان این امکان را میدهد تا برنامههای درسی خود را بهطور خلاقانه و انعطافپذیر طراحی کنند و محیطهای یادگیری پویا و جذابتری ایجاد نمایند. به این ترتیب، آموزش در فنلاند بهطور مداوم به سمت رویکردهایی پیشرفته و کارآمد حرکت میکند که برای قرن ۲۱ طراحی شدهاند.
مزایای یادگیری پدیدهمحور
۱. توسعه تفکر انتقادی و مهارتهای حل مسئله
- یادگیری پدیدهمحور به دانشآموزان کمک میکند تا به جای حفظ کردن اطلاعات، به تحلیل و درک عمیق مسائل بپردازند. در این رویکرد، آنها با مسائل واقعی روبرو میشوند و برای حل آنها به تفکر انتقادی نیاز دارند.
۲. تقویت همکاری و کار گروهی
- در یادگیری پدیدهمحور، دانشآموزان در گروههای کوچک کار میکنند و به این ترتیب مهارتهای همکاری و ارتباطی خود را تقویت میکنند. این همکاریها معمولاً شامل ترکیب دیدگاههای مختلف و به اشتراک گذاشتن ایدهها برای حل مسائل است.
۳. ایجاد انگیزه و علاقهمندی بیشتر به یادگیری
- با توجه به این که یادگیری پدیدهمحور بر مسائل واقعی تمرکز دارد، دانشآموزان به دلیل ارتباط مستقیم با دنیای واقعی انگیزه بیشتری برای یادگیری پیدا میکنند. این نوع یادگیری به آنها نشان میدهد که اطلاعاتی که یاد میگیرند چگونه در دنیای واقعی به کار میرود.
- توسعه مهارتهای چندرشتهای
- در PhBL، دانشآموزان مفاهیم و مهارتهای مربوط به چندین رشته مختلف را به صورت همزمان یاد میگیرند. این رویکرد به آنها کمک میکند تا مهارتهای چندگانهای مانند ریاضی، علوم، زبان و هنر را به طور یکپارچه توسعه دهند.
- یادگیری مبتنی بر تجربه و پژوهش
- یکی از مزایای اصلی PhBL این است که دانشآموزان از طریق تجربه و پژوهش یاد میگیرند. این رویکرد به آنها کمک میکند تا مفاهیم را بهتر درک کنند و به یادگیری عمیقتری دست یابند.
نمونههایی از پیادهسازی یادگیری پدیدهمحور در مدارس فنلاند
1. پروژه “تغییرات آب و هوایی و تأثیر آن بر محیط زیست”
- دانشآموزان در این پروژه با مطالعه تغییرات آب و هوایی و تأثیر آن بر محیط زیست، به تحلیل دادهها و اطلاعات میپردازند. این پروژه شامل دروس مختلفی مانند جغرافیا، زیستشناسی، شیمی و ریاضی میشود و به دانشآموزان امکان میدهد تا با استفاده از ابزارهای تحقیقاتی و علمی، دادههای مربوط به تغییرات آب و هوایی را تجزیه و تحلیل کنند. بهعلاوه، این پروژه فرصتی را برای دانشآموزان فراهم میآورد تا از طریق مدلسازی و شبیهسازی سناریوهای مختلف، راهحلهای علمی و کاربردی برای مشکلات زیستمحیطی ارائه دهند. این روش به آنها کمک میکند تا درک عمیقتری از تعاملات پیچیده میان عوامل محیطی و تغییرات اقلیمی پیدا کنند و در نتیجه، به ایجاد راهکارهایی مؤثرتر برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی دست یابند.
2. پروژه “مهاجرت و تأثیرات فرهنگی و اقتصادی آن”
- این پروژه با تمرکز بر موضوع مهاجرت، به دانشآموزان کمک میکند تا مسائل پیچیدهای مانند فرهنگ، تاریخ، اقتصاد و جغرافیا را مورد بررسی قرار دهند. در این پروژه، دانشآموزان با استفاده از منابع مختلف از جمله مقالات علمی، دادههای آماری و مصاحبه با افراد مهاجر، به تحلیل تأثیرات فرهنگی و اقتصادی مهاجرت بر جوامع مختلف میپردازند. آنها ممکن است به بررسی تأثیرات مهاجرت بر بازار کار، نظام آموزشی و ساختارهای اجتماعی بپردازند و نتایج پژوهشهای خود را در قالب گزارشها و ارائههای گروهی به اشتراک بگذارند. این پروژه نه تنها به افزایش آگاهی دانشآموزان در مورد چالشهای مهاجرت کمک میکند، بلکه مهارتهای تحلیل اجتماعی و تحقیقاتی آنها را نیز تقویت مینماید.
3. پروژه “طراحی شهر هوشمند”
- در این پروژه، دانشآموزان به طراحی شهری هوشمند میپردازند که باید هم دوستدار محیط زیست باشد و هم نیازهای اجتماعی و اقتصادی مردم را برآورده کند. این پروژه شامل موضوعات مختلفی از جمله معماری، مهندسی، جامعهشناسی و اقتصاد میشود و نیاز به همکاری تیمی و بینرشتهای دارد. دانشآموزان ممکن است به تحلیل نیازهای مختلف شهری، شبیهسازی طرحهای معماری و بررسی جنبههای زیستمحیطی و اقتصادی پروژههای طراحی شهری بپردازند. این پروژه به آنها امکان میدهد تا با توجه به نیازهای محلی و جهانی، راهحلهای نوآورانهای برای طراحی و بهبود ساختارهای شهری ارائه دهند و در نهایت، مهارتهای خود را در زمینههای مختلف علمی و عملی تقویت کنند.
چالشهای یادگیری پدیدهمحور
۱. نیاز به آموزش و حمایت معلمان
- پیادهسازی یادگیری پدیدهمحور نیازمند معلمان متخصص و مجرب است که توانایی هدایت دانشآموزان در فرآیند یادگیری را داشته باشند. بنابراین، آموزش و توسعه حرفهای معلمان برای موفقیت این رویکرد بسیار مهم است.
۲. برنامهریزی زمان و منابع
- یادگیری پدیدهمحور نیازمند برنامهریزی دقیق زمان و منابع است. اجرای پروژههای میانرشتهای معمولاً زمانبر است و باید به گونهای برنامهریزی شود که مانع از پوشش سایر موضوعات درسی نشود.
۳. سنجش و ارزیابی
- ارزیابی و سنجش عملکرد دانشآموزان در یادگیری پدیدهمحور پیچیده است، زیرا به جای ارزیابی مهارتهای حفظیات، باید بر روی مهارتهای تفکر انتقادی، همکاری، خلاقیت و توانایی حل مسئله تمرکز کند. توسعه ابزارهای ارزیابی مناسب میتواند چالشبرانگیز باشد.
نتیجه گیری
یادگیری پدیدهمحور (PhBL) در نظام آموزشی فنلاند به عنوان یکی از نوآورانهترین رویکردهای آموزشی، با تمرکز بر موضوعات واقعی و میانرشتهای، توانسته است راهکاری موثر برای آموزش مهارتهای قرن ۲۱ به دانشآموزان ارائه دهد. این رویکرد نه تنها به توسعه تفکر انتقادی و حل مسئله کمک میکند، بلکه باعث تقویت مهارتهای همکاری و خلاقیت نیز میشود. با این حال، برای پیادهسازی موفق این رویکرد، نیاز به حمایت معلمان، برنامهریزی دقیق و توسعه ابزارهای ارزیابی مناسب وجود دارد. در نهایت، PhBL به عنوان یک رویکرد جامع و چندبعدی میتواند نقش مهمی در تربیت نسل آینده ایفا کند که آماده رویارویی با چالشهای دنیای واقعی باشند.