تام شرینگتون (معلم و نویسنده برجسته در حوزه آموزش) : بر اساس تجربه من در همکاری با صدها معلم در زمینههای مختلف، میتوانم بگویم یکی از راهبردهایی که بیشترین تأثیر را بر اثربخشی کلی درسها دارد، استفاده مداوم از تکنیک «پرسش سرد» است. هر روز بیشتر متوجه میشوم که به جای صرفاً ترویج این روش، به شدت آن را پیشنهاد میکنم و اساساً میگویم: هر معلمی باید از «سؤال سرد» به عنوان روش پیشفرض پرسش خود استفاده کند. من درباره این مسئله، احساسی قوی دارم.
چرا؟ چون آنچه که میبینم، تفاوت زیادی بین این دو سناریو است:
سناریوی اول:
کلاسی که در آن پرسشها و پاسخها عمدتاً با دانشآموزانی انجام میشود که داوطلبانه دست خود را بالا میبرند یا با صدای بلند جواب میدهند. این مسئله تبدیل به عادت شده است. این کلاس ممکن است در ظاهر پرجنبوجوش به نظر برسد، اما معمولاً فقط تعداد کمی از دانشآموزان هستند که بر کلاس تسلط دارند، در حالی که بقیه حاشیهنشین، منفعل و خاموش هستند. ممکن است دانشآموزان دیگر در حال فکر کردن باشند؛ یا نباشند. این امکان وجود دارد که بدون فکر کردن یا حرف زدن، هیچکس متوجه نشود. معمولاً این روش با سؤالاتی مانند: «آیا کسی میتواند بگوید…؟»، «آیا کسی یادش هست…؟»، «چه کسی میداند…؟»، «آیا همه متوجه شدند…؟»، یا «چه کسی پاسخی برای… دارد؟» همراه است. برخی دانشآموزان معمولاً پاسخ دارند – بنابراین دیگران نیازی به پاسخگویی احساس نمیکنند. فکر کردن اختیاری است. برخی دانشآموزان بهطور پیشفرض منتظر میمانند تا شخص دیگری پاسخ دهد، زیرا همیشه این طور پیش میرود.
سناریوی دوم:
کلاسی که در آن معلم تقریباً همیشه تعیین میکند که چه کسی باید پاسخ دهد. دستها بالا نمیروند؛ هیچ کس با صدای بلند جواب نمیدهد و این روند تبدیل به عادت شده است. دانشآموزان همه انتظار این را دارند که از آنها خواسته شود تا به سوال پاسخ دهند و افکار خود را به اشتراک بگذارند؛ همه ذهناً برای پاسخ دادن به هر پرسشی آماده میشوند تا زمانی که انتخاب شوند. همه درگیر هستند. هیچکس مسلط بر دیگران نیست. با گذشت زمان، همه مشارکت میکنند. سؤالات برای همهی دانشآموزان کلاس مطرح میشود، و بعد از مکثی کوتاه… «مهدی، تو چه فکری میکردی؟»، «لیلا، چه پاسخی داری؟»، «سینا، چگونه این رو میتونی توضیح بدی؟». فکر کردن از همه انتظار میرود؛ همه شامل میشوند.
سناریوی اول بسیار رایج است، اما چرا باید آن را بپذیرید وقتی میتوانید سناریوی دوم را اجرا کنید؟
این قدرت استفاده از «سؤال سرد» است؛ زمانی که یک معلم حرفهای انتخاب میکند که چه کسی پاسخ دهد و پاسخدهنده ممکن است هر کدام از دانش آموزان باشد. این راهبردی است که توسط داگ لیمو در کتاب «تدریس مثل یک قهرمان» خیلی جدی ترویج داده شده است. روند پنج مرحلهای ما به این شکل است:
استفاده از «سؤال سرد» به شیوهای فراگیر و مشارکتی
- پرسش را مطرح کنید:
«خب، همه آماده باشید. بهترین روش برای محاسبه ۱۲ ضربدر ۱۷ چیست؟» - زمان فکر کردن بدهید:
(هیچکس دستش را بالا نمیبرد، هیچ صدایی از کسی شنیده نمیشود؛ کلاس را مشاهده کنید، همه در حال فکر کردن هستند، تمرکز را حفظ کنید.) - یک نفر را انتخاب کنید: «خب، سارا، تو چه فکری میکردی؟» (با لحن گرم و دعوتکننده). «فکر میکنم جواب ۲۰۴ است.»
- به پاسخها واکنش نشان دهید:
«بله، جواب درسته. روش محاسبهات چی بود؟» «من اول ۱۰ ضربدر ۱۷ رو محاسبه کردم و بعد ۲ ضربدر ۱۷ و مجموعشون رو حساب کردم.» - فرد دیگری را انتخاب کنید:
«عالی بود. علی، تو چطور محاسبه کردی؟» «من ۱۰ ضربدر ۱۲ رو ۱۲۰ و ۷ ضربدر ۱۲ رو ۸۴ محاسبه کردم و مجموعشون ۲۰۴ شد.» «آفرین. چطور با روش سارا مقایسه میکنی؟»
کلید موفقیت استفاده از «سؤال سرد» چیست؟
روحیهی فراگیر و دعوتکننده؛ هرگز نباید حس «گیر افتادن» ایجاد شود:
نکته کلیدی این است که دانشآموزان احساس نکنند که گیر افتادهاند یا تحت فشار قرار گرفتهاند. برعکس، درخواست پاسخ از دانشآموزان یک دعوت گرم برای مشارکت است. «نازنین، چه فکری میکردی؟»، «یوسف، آیا پاسخی داشتی؟»، «زهرا، کدام سه مورد را انتخاب کردی؟»
همه مشارکتها اهمیت دارند
معلم عمداً به تمام نقاط کلاس سر میزند؛ هیچکجا کنار گذاشته نمیشود؛ هیچ میز ساکتی وجود ندارد. پیام ساده و روشن است. «من باید بدانم که چه فکری میکنی تا بتوانم بهترین کمک را به تو کنم و همه شما برای من مهم هستید. همهی شما، بدون استثنا.»
پاسخگویی و فراگیری دست به دست هم میدهند
استفاده مرتب از روش «پرسش سرد» باعث میشود دانشآموزان به طور ذهنی آماده شوند؛ این عادت ذهنی به وجود میآید که هر بار سوالی مطرح میشود، آنها باید گوش کنند، درگیر شوند و فکر کنند. معلم خودش تصمیم میگیرد از چه کسی سوال بپرسد و این کار همیشه انجام میشود. این یک اتفاق مهم نیست؛ بلکه همیشه اتفاق میافتد. نتیجه این است که همه دانشآموزان خود را درگیر احساس میکنند و نمیتوانند کنار بکشند. این سطح منظم از پاسخگویی به آنها کمک میکند تمرکز کنند و به آنها احساس تعلق و اهمیت میدهد.
فکر کردن برای همه لازم میشود (یا حداقل باعث میشود که تعداد بیشتری از دانشآموزان بیشتر فکر کنند).
همانطور که از تحقیقات Willingham میدانیم، «حافظه، اثر باقیمانده از تفکر است». اگر دانشآموزان فکر نکنند، نمیتوانند یاد بگیرند. روش «پرسش سرد» به عنوان یک روتین، موثرترین راه برای افزایش میزان فکر کردن در جریان پرسش و پاسخهای پویا و تعاملی است. من از شما نمیخواهم فقط وقتی حسش را داشتید فکر کنید… من شرایطی را ایجاد میکنم که در آن احتمال فکر کردن شما بیشتر است، چون میدانید ممکن است از شما سوال بپرسم. (و این عالی است، چون اگر در جایی مشکل داشته باشید، من متوجه میشوم و میتوانم کمک کنم.)
روشهای متعددی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید تا اطمینان حاصل شود دانشآموزان هنگام پاسخ دادن در مقابل دیگران، اعتماد به نفس خود را تقویت کنند. تیم «Uncommon Schools» بسیاری از این تکنیکها را در وبینارهای آموزش از راه دور خود به نمایش میگذارد.
پیش از پرسش: این زمانی است که به یک یا چند دانشآموز اطلاع میدهید که بعد از ارائهی توضیح، خواندن یک متن یا تماشای یک ویدیو از آنها سوال خواهید پرسید. مثلاً: «علی و آرش، بعد از تماشای ویدیو، میخواهم نکات کلیدی را برایمان خلاصه کنید.» این کار به آنها زمان اضافی میدهد تا آماده شوند. سایر دانشآموزان هم میدانند که ممکن است پس از آن از آنها هم پرسیده شود، اما علی و آرش زمان بیشتری برای آماده شدن دارند.
پرسش سرد گروهی: این یکی از روشهای دیگر تیم «Uncommon Schools» است، زمانی که شما چند دانشآموز را به طور همزمان برای پاسخدهی آماده میکنید. «خب، حالا که مثالهایم را توضیح دادم، دوست دارم صحبتهای شما را بشنوم. اول از سارا، بعد عسل و سپس فاطمه شروع میکنم.» شما سپس از آنها یک به یک سوال میپرسید. این روش به سارا و بهویژه به عسل و فاطمه زمان آماده شدن بیشتری میدهد و حس غافلگیری کامل از بین میرود. همچنین به معلم کمک میکند تا سوالات را به طور مساوی در بین دانشآموزان پخش کند. این یک تکنیک است که رئیسهای خوب در جلسات نیز از آن استفاده میکنند و در کلاسها به خوبی جواب میدهد.
تمرین و تأیید: در این روش، ابتدا به همه دانشآموزان فرصت میدهید تا پاسخهای خود را به صورت غیرکلامی ارائه دهند؛ مثلاً از طریق تختههای سفید، در چت کلاس آنلاین، در کتابهایشان وقتی شما در کلاس حرکت میکنید و یا در یک نرمافزار یا فرم آزمون که پاسخهای فردی را ببینید. سپس پاسخهایی که درست یا جالب هستند را انتخاب میکنید و از دانشآموزان درخواست میکنید که توضیحات بیشتری بدهند. «رویا، چه پاسخ خوبی! میتونی توضیح بدی چطور به این نتیجه رسیدی؟»، «امیر، آفرین، جواب صحیح ب است. چطور متوجه شدی؟»
این تکنیک به رویا و امیر اعتماد به نفس میدهد چون قبل از ارائهی پاسخشان در جمع، میدانند که پاسخ درست دارند. این روش برای دانشآموزانی که اعتماد به نفس کمتری دارند بسیار مفید است؛ شما به آنها این فرصت را میدهید که ایدههای خوب یا پاسخهای درستی را که قبلاً دیدهاید توضیح دهند، به جای اینکه آنها احساس کنند چون هنوز مطمئن نیستند، پس ارائه پاسخ یک ریسک است.
پرسشهای متداول درباره پرسش سرد
- در مورد دانشآموزانی که خجالتی هستند، تمایلی ندارند یا مشکلات گفتاری دارند، چه باید کرد؟ پاسخ این است که به عنوان یک معلم حرفهای باید هدفمان این باشد که دانشآموزان را به جایی برسانیم که دیگر خجالتی و بیمیل نباشند. این به این معنی است که نمیتوانیم آنها را کنار بگذاریم یا اصلاً از پرسش سرد استفاده نکنیم. اگر آنها را درگیر نکنیم، چگونه میتوانند اعتماد به نفس و استقامت لازم برای مواجهه با چالشها را توسعه دهند؟ ما باید راهبردی داشته باشیم تا آنها را قدم به قدم وارد بحث کنیم. این میتواند شامل استفاده بیشتر از مشارکتهای دو نفره باشد و سپس پاسخهای آنها را به جای آنها با کلاس به اشتراک بگذاریم تا نشان دهیم که ایدههای خوبی دارند. همچنین میتوان از روش «تمرین و تأیید» استفاده کرد – ابتدا پاسخهایشان را خودتان بررسی کنید و سپس از آنها بخواهید که پاسخشان را در جمع ارائه کنند. باید به آنها اعتماد به نفس داد، نه اینکه احساس کنند غافلگیر شدهاند.
- آیا پیادهسازی این روش با وجود عادت بلند کردن دست، امکانپذیر است؟ بله، قطعاً. شما باید با قصد و نیت و با تلاشی پایدار، فرهنگ کلاس را تغییر داده و انتظارات جدیدی را ایجاد کنید، روشهای جدید را تمرین کنید و به آن پایبند باشید. «دستها بالا نباشد؛ کسی با صدای بلند پاسخ ندهد». این به این معنی است که باید دانشآموزانی را که از این انتظارات پیروی نمیکنند اصلاح کنید. معمولاً تغییر عادات معلم به همان اندازه مهم است که تغییر عادات دانشآموزان. این کار را آگاهانه انجام دهید و به خودتان یادآوری کنید که اگر از پرسش سرد استفاده نکنید، بسیاری از دانشآموزان یاد نمیگیرند که عمیق فکر کنند.
- اگر دانشآموزان اشتباه کنند چه؟ این مسئلهای است که میتوانید پیشبینی و برای آن برنامهریزی کنید. بهتر است از جملاتی استفاده کنید که به شما کمک کنند تا فرهنگی ایجاد کنید که در آن اشتباه و عدم قطعیت به عنوان امری عادی تلقی شود.
روشی که معلم با اشتباه و عدم قطعیت برخورد میکند، تاثیر زیادی بر آمادگی دانشآموزان برای مشارکت در زمانی که مطمئن نیستند، دارد. اشتباه را طبیعی، ساده و معمولی نشان دهید و تمرکزتان را روی جهتدهی مجدد به تفکر آنها بگذارید تا به درک عمیقتری برسند. مرور، تمرین و تکرار کنید و اعتماد به نفس آنها را تقویت کنید.- «تلاش خوبی بود، علی، ولی کاملاً درست نبود. بیا دوباره تلاش کنیم… اولین قدمت چی بود؟»
- «میفهمم که چی فکر میکنی، نازنین، ولی این سوال متفاوتی است. بیا دوباره با هم نگاه کنیم…»
- «نه، هنوز به نتیجه نرسیدی، ولی بگو ببینم چی تو ذهن داشتی؟»
- آیا این روش روند درس را کند نمیکند؟ این سوالی است که اغلب از من پرسیده میشود و پاسخ من این است: آیا میخواهید بدانید دانشآموزان در چه چیزی مشکل دارند؟ آیا میخواهید همه در حال فکر کردن باشند؟ اگر پاسختان مثبت است، کارآمدترین روش برای دستیابی به این هدف، استفاده از پرسش سرد است. اگر در حین آموزش خطاها و عدم قطعیتها را شناسایی کنید، این امکان را خواهید داشت که همانجا دوباره آموزش دهید که بسیار کارآمدتر از این است که هفتهها بگذرد و بعداً مشکلات را کشف کنید. ممکن است احساس کنید که زمان میگیرد، اما این سرمایهگذاری برای درک عمیقتر دانشآموزان است. اگر فقط به چند دانشآموز که داوطلبانه پاسخ میدهند، اکتفا کنید، ممکن است اشتباهات و عدم قطعیتهای زیادی را نادیده بگیرید. همیشه پرسش سرد بهجای پذیرش داوطلبان بهتر جواب میدهد.
- اگر دانشآموزی ایدهای برای اشتراکگذاری داشته باشد چه کنیم؟ البته، پرسش سرد زمانی استفاده میشود که معلم میخواهد همه دانشآموزان به یک سوال فکر کنند. اما اگر دانشآموزان سوالات یا ایدههای خودجوش داشته باشند، یا اگر میخواهید بدانید آیا کسی تجربه خاصی داشته است (مثلاً «آیا کسی کتاب قلعهی حیوانات را خوانده؟»)، باید فرآیندی برای این مواقع داشته باشید و در اینجا، استفاده از روش بلند کردن دستها مناسب است. «دستت رو بالا بردی، محمد، سوالت چیه؟» این با وقتی که معلم از همه میخواهد به یک سوال خاص فکر کنند متفاوت است. در این حالت، محمد باید دستش را پایین بیاورد تا بتوانم از پرسش سرد استفاده کنم.
- آیا این روش همان استفاده از صدا کردن شانسی است؟ خیر. این روش در برخی موارد متفاوت است. استفاده از روش شانسی که چه کسی پاسخ دهد، به تقویت این ایده کمک میکند که همه باید برای پاسخ آماده باشند بنابراین میتواند عادت بلند کردن دستها و پاسخ دادن با صدای بلند را بشکند. اما این روش، رابطهی شخصی معلم با دانشآموزان را از بین میبرد. این همان حس «لیلا، دوست دارم نظر تو رو بشنوم چون برای من مهم است» را ندارد. روش شانسی صریحاً خنثی است و صرفاً کارکردی دارد. «شانسی انتخاب شدی!» این روش میتواند ارزشمند باشد و در کنار پرسش سرد استفاده شود، اما بهخوبی و واکنشپذیری پرسش سرد نیست.
یادگیری از راه دور
ارزش «پرسش سرد» در یادگیری از راه دور، بهویژه در آموزشهای آنلاین، بیشتر از همیشه نمایان است. یادگیری از راه دور بسیاری از مشکلات موجود در کلاسهای حضوری را تشدید میکند و ممکن است فرصتی برای ایجاد عادتهای جدید فراهم کند.
در تکنولوژی، صدا کردن دانشآموزان و داوطلب شدن سخت است؛ بنابراین استفاده از نامها در پرسش سرد بسیار تأثیرگذار است، بهویژه زمانی که دانشآموزان در دوربین حضور دارند. مهم است که دانشآموزان احساس کنند معلمان حضور آنها را درک میکنند و پرسش سرد این تأثیر را دارد و به بررسی درک و تفکر آنها نیز کمک میکند. البته در کنار این، جریان چت نیز وجود دارد که اغلب امکان ترکیبهای جالبی را فراهم میآورد.
مثلاً میتوانید بگویید: «از همه میخواهم یک تشبیه از شاعر در مصراع اول پیدا کنید… جواب را آماده کنید اما نفرستید. “بعد از کمی مکث” ۳، ۲، ۱ و حالا بفرستید.» سپس پرسش سرد میکنید. «علی، بیایید انتخاب شما را بشنویم؟ مونا مشکل دوربین داری؟ خوب، فقط جواب خود را در چت توضیح بده، ممنون.»
توانایی انتخاب جوابها از روی صفحه یا از چت بسیار تأثیرگذار است. انتظاری که میتوان از هر کسی خواست تا جواب بدهد، تمرکز را حفظ میکند و افراد را به درس جذب میکند و احساس میکنند که مهم هستند. این روش بسیار قدرتمند است و کاملاً با وضعیتی که در آن دانشآموزان میتوانند داوطلبانه درگیر شوند یا بیتوجهی کنند و هیچچیز نگویند، تفاوت دارد.
جمع بندی
پرسش سرد یک تکنیک مؤثر است که میتواند به طور قابل توجهی به یادگیری فعال در کلاس کمک کند. با ایجاد فضایی برای تفکر عمیقتر و مشارکت بیشتر دانشآموزان، این تکنیک میتواند به بهبود درک و یادگیری مطالب کمک کند.
اگر هنوز پرسش سرد را بهعنوان یک عادت در تدریس خود نداشتهاید، اکنون زمان مناسبی است تا آن را تمرین کنید. با بهکارگیری این تکنیک و تبدیل آن به یک عادت در کلاس، میتوانید تأثیرات مثبت آن را در یادگیری دانشآموزان مشاهده کنید. با استفاده از پرسش سرد، یادگیری فعال را تقویت کرده و فضایی تعاملی و غنی برای دانشآموزانتان فراهم کنید.